صفحه شانزده
چهارشنبه, ۳ آبان ۱۴۰۲، ۰۸:۴۶ ب.ظ
آخ که ذهنم خسته تر از آن است که جملات را به ترتیب و با کلمات مناسب بیان بکنم.
حس های متفاوت به شدت متناقض می گیرم. شخصیت ام دچار نواسانات شده و تنها چیزی که می توان گفت بابتش حس خوبی دارم داشتن "روتین" است. برنامه داشتن برای روز و یکسان بودنشان باعث می شود دلگرم شوم.
حس ناکافی بودنی که دارم باعث می شود که تلاش بیشتری کنم تا مبادا در آینده پشیمان شوم (بله این فشار روانی مثبته! و من روانشناسی رو خوب خوندم).
زمان از همان ابتدا برایم عجیب بوده است اما امسال مقوله ای غیرقابل درک و فهم است برایم. و نکته جالب اش این است که زمانی ندارم که برای فکر کردن به این موضوع اختصاص دهم. =دی
- ۰۲/۰۸/۰۳
آفرین :))