سقوط

tomber

سقوط

tomber

سقوط به فرانسوی می‌شه "tomber".
نمی‌دونم تا به حال سقوط کسی رو دیدی یا نه؛ من بار ها و بار ها دیدم. این رو هم باید بگم که آدم ها موقع سقوط یه دستشون به سمت بالاست. نمی‌دونم ولی بنظرم تو طبیعت‌ماهاست که همیشه منتظر یه پرتو کوچیک از امید باشیم.
من هم مدت هاست در حال سقوط‌ام و دستم به سمت بالاست.
چیز هایی که اینجا می‌نویسم هم تراوشات ذهنم در حال سقوطه.

صفحه شانزده

چهارشنبه, ۳ آبان ۱۴۰۲، ۰۸:۴۶ ب.ظ

آخ که ذهنم خسته تر از آن است که جملات را به ترتیب و با کلمات مناسب بیان بکنم.

حس های متفاوت به شدت متناقض می گیرم. شخصیت ام دچار نواسانات شده و تنها چیزی که می توان گفت بابتش حس خوبی دارم داشتن "روتین" است. برنامه داشتن برای روز و یکسان بودنشان باعث می شود دلگرم شوم.

حس ناکافی بودنی که دارم باعث می شود که تلاش بیشتری کنم تا مبادا در آینده پشیمان شوم (بله این فشار روانی مثبته! و من روانشناسی رو خوب خوندم).

زمان از همان ابتدا برایم عجیب بوده است اما امسال مقوله ای غیرقابل درک و فهم است برایم. و نکته جالب اش این است که زمانی ندارم که برای فکر کردن به این موضوع اختصاص دهم. =دی

  • ۰۲/۰۸/۰۳

نظرات (۱)

آفرین :))

پاسخ:
چهارشنبه اسمم رو روی دیوار برای ستاره های روانشناسی تو گزینه دو می بینی! =>>
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی