سقوط

tomber

سقوط

tomber

سقوط به فرانسوی می‌شه "tomber".
نمی‌دونم تا به حال سقوط کسی رو دیدی یا نه؛ من بار ها و بار ها دیدم. این رو هم باید بگم که آدم ها موقع سقوط یه دستشون به سمت بالاست. نمی‌دونم ولی بنظرم تو طبیعت‌ماهاست که همیشه منتظر یه پرتو کوچیک از امید باشیم.
من هم مدت هاست در حال سقوط‌ام و دستم به سمت بالاست.
چیز هایی که اینجا می‌نویسم هم تراوشات ذهنم در حال سقوطه.

عادتی از قبل

دوشنبه, ۲۲ آبان ۱۴۰۲، ۱۱:۰۸ ب.ظ

با لاجورد عادتی داشتیم؛که با پنج کلمه حس و روز و یا هرچیز دیگری را توصیف کنیم. می خواهم بعد از یکسال دوباره این کار را انجام دهم اما این بار از این صفحه و به جای پنج کلمه از پنج جمله استفاده می کنم.

بک. فکر می کردم با بزرگ شدن و اضافه شدن سن ام می توانم حداقل روی برنامه های خودم تسلط داشته باشم اما گذشت زمان باز هم خلاف ذهنیتم را ثابت کرد.

دو. باید زودتر یک دفتر برای خود بگیرم و در آن حرف بزنم، اینجا جو خیلی سنگینه =دی

سه. روحمم خبر نداشت سال آخر قرار است با این حجم از حس تناقض و ناکافی بودن پر شوم.

چهار. بالاخره موفق شدم از فلسفه دوازدهم چیزی بفهمم و تست هایش را درست بزنم!

پنج. ذهنم درگیر شده و حتی نمی دانم درگیر چه فقط kafam karisik.

  • ۰۲/۰۸/۲۲

نظرات (۱)

  • تبلیغات کسب و کار
  • سخت نگیر لونا!

    پاسخ:
    سعی ام رو می کنم ولی خب صفر یا صدی ام و الان صفر ام.
    ممنون بابت نظر باعث شد حس خوبی بگیرم. =دی
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی